هنر طنز البته در انواع ادبیات جوامع استبداد زده نماد بیشتری دارد چرا که در جوامع توسعه یافته و مردم سالار که آزادی بیان مشخصه بارز آن است، بیان و افشاء نا کار آمدی ها با زبان و قلم عریان با عقوبت سخت توام نیست و اصولاً نهادهای دموکراتیک پشتیبان گفتارهای آزاد هستند. و لیکن در حکومت های غیر دموکراتیک و توتالیتر که آستانه تحمل حاکمان برای شنیدن نقد و نصیحت پایین است، طنز با ظرافتهای خود به یاری صاحبان اندیشه می آید و آنان را در آگاه سازی جامعه و تلنگر بر صاحبان قدرت کمک می کند .
:طنز در ادبیات روزنامه نگاری همواره نقش برجسته ای در بیان کژی ها و آگاهی بخشی بر آحاد مردم ایفاء کرده است.
در زمانی که فضای بسته و استبدادی بر جوامع مستولی است و بیان عریان حقایق و واقعیت های تلخ از سوی حاکمان و صاحبان قدرت بر تابیده نمیشود، این زبان ظریفانه ی طنز است که از دل اختناق برای بیان نابکاریها ودردهای جامعه راه باز میکند و در لفافه ی شیرین خود از تلخیها پرده برمیدارد.
بسیارند ادباء و شعراء و کاتبانی که به نوبه ی خود با توسل به ظرفیتهای طنز بر تاریکیها و ظلمات نور می افکنند و برای عبور آز آن راه بر می گشایند .
هنر طنز البته در انواع ادبیات جوامع استبداد زده نماد بیشتری دارد چرا که در جوامع توسعه یافته و مردم سالار که آزادی بیان مشخصه بارز آن است، بیان و افشاء نا کار آمدی ها با زبان و قلم عریان با عقوبت سخت توام نیست و اصولاً نهادهای دموکراتیک پشتیبان گفتارهای آزاد هستند. و لیکن در حکومت های غیر دموکراتیک و توتالیتر که آستانه تحمل حاکمان برای شنیدن نقد و نصیحت پایین است، طنز با ظرافتهای خود به یاری صاحبان اندیشه می آید و آنان را در آگاه سازی جامعه و تلنگر بر صاحبان قدرت کمک می کند .
اگر چه در تاریخ پرفراز و نشیب مطبوعات ایران که سرآغاز آن به دوران قاجاریه بر می گردد، روزنامه های زیادی در راه آگاهی بخشی بر مردم مرارت ها کشیده و ظهور و افول زیادی داشته اند، اما دوران درخشان نهضت مطبوعات آزاد و آزادی خواه که نقش به سزایی در تحولات فکری و اجتماعی داشته اند بی تردید به سنه های مقدم بر انقلاب مشروطیت بر می گردد. آنجاییکه نشریاتی چون روزنامه اختر به مدیریت میرزا طاهر تبریزی کانون قلم فرسایی روشنفکران و تجددگرایان در استانبول بود و حتی برخی مقامات ترقی خواه وابسته به حاکمیت قاجار نیز در انتشار این روزنامه مساعدت و همراهی داشتند. بطوریکه سردبیری این روزنامه بر عهده ی میرزانجفقلی خان خویی مترجم و نایب سفارت بود و از حمایت میرزا محسن خان معین الملک سفیر ایران در عثمانی نیز بهره می گرفت .
زبان طنز اگر چه در روزنامه اختر وجه غالب نداشت و این جریده به واسطه ی انتشار برون مرزی از تهدید دگم اندیشان داخلی در بیان مستقیم مطالب روشنگرانه مصون بود، اما کم و بیش این سبک نوشتاری نیز در روند انتشار آن روزنامه مورد توجه قرار می گرفت.
شاخص ترین نشریه ای که بصورت اختصاصی و با زبان ترکی و با روش طنز نوشتاری و تصویری انتشار خود را از تفلیس و با مدیریت جلیل محمد قلی زاده آغاز و مدتی نیز در تبریز و باکو منتشرشد و در «بیداری» و آگاهی مردم نقش کتمان ناپذیری ایفا می کرد، مجله ی ملا نصرالدین است که یکی از مشهورترین نویسندگان آن میرزا علی اکبر صابر با نام مستعار «هوپ هوپ» مطالب و اشعار انتقادی خود را در این نشریه چاپ میکرد .
زبان ساده و صمیمی مجله طنز ملانصرالدین از ویژگی های این نشریه بود که در فهم مطالب آگاهی بخش آن در میان عامه مردم تاثیر زاید الوصفی داشت.
ستون «چرند و پرند» روزنامه صور اسرافیل که یکی دیگر از نشریات دوران مشروطیت به شمار میرود و توسط جهانگیر خان شیرازی و قاسم خان تبریزی و با همراهی میرزا علی اکبر دهخدا اولین شماره خود را در خرداد ۱۲۸۶ خورشیدی منتشر کرد، از مشهورترین آثار طنز مطبوعاتی شناخته میشود. در این روزنامه که عمر انتشار آن بیش از ۱۳ ماه به طول نیانجامید، میرزا علی اکبر دهخدا در ستون ثابتی تحت عنوان «چرند و پرند» و با نام های مختلف مستعار مِن جمله «دخو»، «سگ حسن دله»، «خرمگس»، «روزنومه چی» و «نخود هر آش» از زبان طنز برای بیان دردهای اجتماعی بهره میگرفت.
رد پای نشریات طنز در دوران پهلوی وسالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز البته با محدودیتها و محافظه کاریهایی قابل مشاهده است و مجله «توفیق»به مدیریت «حسین توفیق» که پس از مرگ وی توسط فرزندش «محمد علی توفیق» و دوره سوم آن به همت برادران توفیق به مدت نیم قرن انتشار یافت و همچنین چند عنوان مجله بعد از انقلاب که مشهور ترین آن مجله «گل آقا» به مدیریت«کیومرث صابری فومنی» می باشد مشاهده می شود و نیز این سبک در قالب ستونهایی در برخی روزنامه ها، از نمونه های ظهور طنز در مطبوعات بشمار می آید .
در تاریخ مطبوعات پس از انقلاب اسلامی آذربایجان نیز هر چند گاه و بی گاه در نشریات کم رونق محلی مطالبی طنز گونه که بیشتر مایه فکاهی و هزل داشته اند منتشر شده است و در این راستا انتشار مجله فکاهی «جوالدوز» توسط خانم زهره وفایی در دهه ۷۰ البته با عمر مستعجل جهت نیل برای ورود به عالم طنز، اوج تکاپوی مطبوعات آذربایجان در این حوزه بوده است. انتشار این مجله بعد از چند شماره ظاهراً به علت عدم توان تامین هزینه ها از سوی خود صاحب امتیاز متوقف شد !
شاید ستون طنز نشریه «ندای آذرآبادگان» که شالوده آن از چهارم دی ۱۳۳۶ و به عنوان «چرت و پرت» و با نام مستعار «فلفلی» و«بچه فلفلی» ریخته شد و تا شماره ۱۴ اردیبهشت ۸۲ بصورت ثابت تداوم یافت و از آن پس نیز تا خرداد سال ۸۵ که با توقیف دائمی روزنامه همراه بود، چاپ میشد، و البته دفتر پیش رو نیز در واقع مدون مطالب آن ستون است ؛ از مشخص ترین و معروف ترین نمونه های طنز مطبوعاتی آذربایجان قلمداد شود.
یادداشت: ابوالفضل وصالی
مقدمه ی کتاب طنز ( چرت و پرت )